بلاگ

در گذشته معمولا درونگرا بودن را نوعی نقص رفتاری می دانستند، درحالیکه درواقع افراد درونگرا عملکردی متفاوت از برونگراها دارند. روانشناس جوناتان چیک، که در کالج ولسی روانشناسی تیپ های شخصیتی را تدریس می کند، می گوید که ۴ تایپ متفاوت درونگرا، اجتماعی، متفکر، مضطرب و مهارشده، داریم. او همچنین می گوید که معمولا درونگراها ترکیبی از این ۴ تایپ هستند و نمی توان دقیقا یکی از این تایپ ها را برای آن ها در نظر گرفت.

به عنوان یک درونگرا مهم است که خودتان را به درستی بشناسید و خود را همان طور که هستید قبول کنید. همچنین نحوه ی عملکرد ذهن خود را بشناسید تا بهتر بتوانید با مسایل زندگی روزمره ی خود کنار بیایید. 

هرچه شناخت بیشتری از ویژگی های خودتان داشته باشید، می توانید این ویژگی ها را به نقاط قوت خود بدل کنید.

تایپ های مختلف شخصیتی درونگرا

۱. درونگرای اجتماعی

درونگرای اجتماعی معمولا در موقعیت های اجتماعی، خجالتی و ترسو به نظر می آیند که با آنچه هستند، متفاوت است. درونگرای اجتماعی به معنی این است که تنها ماندن در خانه و یا بودن در جمع کوچک دوستان خیلی نزدیک را به رفتن به مهمانی ها و بودن در کنار افراد ناآشنا ترجیح می دهید. بودن در کنار مردم موجب اضطراب آن ها نمی شود. درونگرای اجتماعی فقط از آرامش خلوت خود لذت می برد و ترجیح می دهد که در خانه سرش در کتاب باشد.

نکاتی برای مراقبت های شخصی درونگرای اجتماعی

• طبیعت درونگرای خود را بپذیرید که نیاز به زمان  دارید تا انرژی خود را شارژ کنید.
• خیلی خودتان را در موقعیت های اجتماعی برای شاد کردن دیگران تحت فشار قرار ندهید.
• پس از یک روز طولانی و شلوغ که در جمع گذراندید، زمانی را به خودتان اختصاص دهید.
• تلاش کنید همیشه ارتباط خود را با خانواده و چند تن از دوستان بسیار نزدیکی که شما را همان طور که هستید می پذیرند، حفظ کنید.

 درونگرای اجتماعی و اضطراب اجتماعی

ممکن است خیلی ها رفتارهای درونگرای اجتماعی را با اضطراب اجتماعی اشتباه بگیرند، ولی این دو خصوصیت با هم متفاوت هستند. دوری یک درونگرای اجتماعی از جمع به دلیل اضطراب نیست، بلکه یک ویژگی اوست. جایی که آن ها احساس راحتی و خوشحالی می کنند در خلوت خودشان یا در گروه های کوچک و مکان های آرام تر است.

ویژگی ها و خصوصیات درونگراهای اجتماعی

• جمع های صمیمی و کوچک را ترجیح می دهد.
• از ملاقات با یک نفر و یا تعطیلاتی که به تنهایی می تواند سپری کند، استقبال می کند.
• برای شارژ مجدد، بخصوص در روابط نیاز به زمانی برای تنهایی دارد.
• دعوت های اجتماعی را بدون اینکه تمایلی به حضور در آن ها داشته باشد، می پذیرد.

۲. درونگرای متفکر

اگر معمولا غرق فکر کردن و آنالیز کردن خودتان هستید، ممکن است یک درونگرای متفکر باشید. این تایپ از موقعیت های اجتماعی دوری نمی کند و حضور افراد دیگر موجب آزار آن ها نمی شود. تایپ درونگرای متفکر، همیشه در حال فکر کردن و درون نگر هستند، بخصوص بعد از خواندن یک کتاب یا تماشای فیلم. درونگرای متفکر به احساسات خود آگاه است و دنیای باورهای خود را ساخته اند و در تفکرات رویایی خود غرق می شوند.

نکاتی برای مراقبت های شخصی درونگرای متفکر

• زمانی را برای غرق شدن در افکار و شناسایی احساسات خود در نظر بگیرید. به دنبال علایق خود بروید و سرگرمی ها و خلاقیت های خود را دنبال کنید.
• شغل وسرگرمی راپیدا کنید که متناسب باخصوصیات درونگرایی شما باشد.
• سعی کنید که ارتباط خود را با دنیای واقعی از دست ندهید، روابط درست و معناداری را ایجاد کنید تا از آن ها الهام بگیرید.

درونگرای متفکر یا برونگرا؟

از آنجاییکه درونگرای متفکر شنونده های بسیار خوبی هستند، ممکن است با برونگراها اشتباه گرفته شوند. افرادی که با این تایپ صحبت می کنند، سکوت درونگرای متفکر را دعوت به صحبت بیشتر برداشت می کنند، درحالیکه این سکوت به دلیل غرق شدن در تفکرات است.

ویژگی ها و خصوصیات درونگرای متفکر

• درونگراتر از یک درونگرای معمولی هستند
• تمایل به فعالیت هایی که برایشان پناهگاه ذهنی پیدا می کند، مانند مطالعه، تحقیق، فعالیت های موسیقی و سایر فعالیت های خلاقانه را انجام می دهند.
• قبل از جواب دادن به سوالات،‌ مکثی برای فکر کردن می کنند.
• خودآگاهی بسیار بالا

۳. درونگرای مضطرب

برخلاف درونگرای اجتماعی، درونگرای مضطرب خودش را ایزوله می کند تا از مرکز توجه بودن بخصوص در جمع های ناآشنا پرهیز کند. شما در کنار دیگران، حس ناخوشایندی نسبت به خود دارید،‌ زیرا ممکن است به مهارت های اجتماعی مطمئن نباشید. ولی تنها بودن هم اضطراب شما را کم نمی کند، زیرا همچنان به کارها یا صحبت هایی که کرده است فکر می کند. با فکر کردن به اینکه چگونه می توانسته متفاوت عمل کند یا صحبت کند، درونگرای مضطرب خود را در تنهایی سرگرم می کند.

نکاتی برای مراقبت های شخصی درونگرای مضطرب

• موقعیت هایی که شما را مضطرب می کند، یادداشت کنید و سعی کنید راه حل هایی را برای کاهش اضطراب خود در این موقعیت ها بیابید.
• سلامت خود را با ورزش کردن و رژیم غذایی درست در اولویت قرار دهید. همچنین سلامت روان را فراموش نکنید.
• ممکن است فقط گفتنش راحت باشد ولی باور داشته باشید که در نهایت همه چیز خوب و به نفع شما خواهد بود.
• برای حمایت به خانواده و دوستان خود رجوع کنید. همچنین می توانید از مشاورها و یا معلمین خود کمک بگیرید.

درونگرای مضطرب و گستاخی

درونگرای مضطرب، خود را ایزوله می کند و ممکن است گستاخ به نظر بیاید. ولی رفتار این تایپ درونگرا به دلیل محافظت از خود و پناه بردن به گوشه ی امن خود است. معمولا این افراد در خانه می مانند تا از بروز اتفاقات فاجعه بار جلوگیری کنند. درونگرای مضطرب سعی می کند در محیط امن خود باقی بماند.

ویژگی ها و خصوصیات درونگرای مضطرب

• در اکثر موقعیت ها مضطرب ظاهر می شوند.
• ممکن است گستاخ و ایزوله به نظر برسند.
• به هر قیمتی از تعاملات اجتماعی پرهیز می کنند.

۴. درونگرای مهارشده

درونگرای مهارشده ترجیح می دهد تا قبل از صحبت کردن فکر کند. این تایپ درونگرا کمتر شناخته شده است و معمولا این تایپ در هنگام بیدارشدن از خواب خیلی انرژی ندارند. درونگرای مهارشده زمانی را برای آماده شدن، جمع کردن افکار و مشاهدات قبل از انجام کاری یا صحبت کردن نیاز دارد. به همین دلیل از موقعیت های ناگهانی دوری می کنند و در تصمیم گیری بسیار محتاط هستند.

نکاتی برای مراقبت های شخصی درونگرای مهارشده

• بعد از بیدارشدن، زمان کافی برای خود اختصاص دهید تا بتوانید برای کل روز آماده شوید.
• در آخر روز، زمانی را برای خودتان اختصاص دهید تا حس بهتری را تجربه کنید. مثلا یک چای بدون کافئین بنوشید.
• قبل از صحبت در مورد ایده های خود، زمانی را برای جمع کردن افکار خود در نظر بگیرید. حتما وقفه هایی را در حین صحبت در نظر بگیرید یا نفس عمیق بکشید.
• سبک زندگی درونگرایی را برای کاهش استرس و نیز عدم دوری از خانواده و دوستان خود اجرا کنید.

درونگرای مهارشده و خویشتنداری

درونگرای مهارشده، غالبا فاقد احساسات به نظر می رسد ولی این تایپ افراد، انرژی بسیاری درون خود دارند. معمولا خویشتن دار، ساکت و باهوش هستند و سایرین به آن ها اعتماد می کنند.

ویژگی ها و خصوصیات درونگرای مهارشده

• درهمه ی کارها سرعتی آهسته و برنامه ریزی شده دارند.
• از فعالیت های پیش بینی شده و برنامه ریزی شده لذت می برند.
• معمولا فاقد احساسات به نظر می رسند.

برای اینکه بدانید کودک شما چه میزان درونگرا است، می توانید از طریق دی ان ای به شناسایی شاخص این ویژگی بپردازید. مجموعه ی ما به شما کمک می کند تا با آشنایی با ساختار ژنتیکی شخصی و نیز ارزیابی عصب شناختی شناخت بهتری از ویژگی ها و توانایی های خود داشته باشید.

تربیت کودک مهم ترین مسئولیت هر پدر و مادری است. والدین تجربیات و دانسته های خود را به روش های مختلف در به فرزندان خود منتقل می کنند. مسئله ی مهم چگونگی انتقال این تجربیات است. هر پدر و مادری سبک تربیتی مخصوص به خود را دارند که همیشه درست نیست. در واقع تکنیک های اشتباه در تربیت فرزند ممکن است تاثیر معکوس روی کودک بگذارد. در این مقاله قصد داریم تا با چند اصول تربیت فرزند آشنا شویم.

مستقل بودن، توانایی کنارآمدن با دلخوری ها و شکست ها، حل چالش ها و مشکلات پیش رو و مدیریت منابع، از ضروری ترین مواردی است که هر کودک باید آن ها را بیاموزد.  هر پدر و مادری خوب می داند که این موضوعات را چگونه پشت سر بگذارد، این احساس مسئولیت را نسبت به کودک خود دارد که از ابتدای زندگی با اطمینان با این مسائل کنار بیاید.

مسئولیت والدین در برابر تربیت کودک

زمانی که کودک به مدرسه می رود، والدین با او صبح زود بیدار می شوند. در مورد نمره ی کمی که فکر می کنند حق او نیست، از معلمش بازخواست می کنند. از مربی کلاس فوتبال پرس و جو می کنند که چرا فرزندشان در مسابقات جزو تیم اصلی نیست؛ گاهی هم کنار فرزند می نشینند تا تمام تکالیف مدرسه اش را انجام دهد.

مسئله اینجاست که با انجام همه ی این کارها بجای فرزندمان، فرصت آموختن مهارت ها را از او می گیریم. در اصول تربیت فرزند، کودک این درس ها را تنها زمانی یاد می گیرد که خودش تصمیم گیری و انتخاب ها را بدون ترس انجام دهد.

زمانی که فرزند ما در سنین پایین تر است، فرصت این را داریم که زمانی را به آموزش و تربیت کودک برای رشد و استقلال او تخصیص دهیم. ما می توانیم گوش شنونده برای آن ها باشیم و زمانی که با چالشی روبرو می شوند، به آن ها اجازه دهیم که با پشتیبانی ما، خودشان تصمیم بگیرند و عواقب تصمیم شان را تجربه کنند.

• مطلب پیشنهادی: بهترین سبک پرورش کودک

10 اصول تربیت فرزند

در اینجا ۱۰ نکته اصول تربیت کودک که آگاهی از آن ها برای والدین ضروری است؛ بررسی می کنیم. به کارگیری این موارد در تربیت کودک، کمک می کند تا او با اعتماد به به نفس بیشتری وارد اجتماع شود.

1.صحبت با افراد بزرگسال و دفاع از خود

در بسیاری از موقعیت ها افراد بزرگسال به دفاع از خود می پردازند. برای مثال شما  از رئیس خود برای ارتقا شغلی درخواست می کنید، به یک فرد ناشناس که در صف از شما پیشی گرفته تذکر می دهید و یا در رستوان تذکر می دهید که در صورت حساب شما اشتباهی وجود دارد.

در بسیاری از این موقعیت ها شما نیاز دارید توانایی های خاصی را داشته باشید تا بتوانید با چالش های مختلف روبرو شوید. تصور کنید که به شما هرگز امکان دفاع از خودتان در مقابل دیگران داده نشود! نتیجه چه خواهد بود؟

با اینکه همه ی پدر و مادر ها دوست دارند تا از فرزندشان دفاع کنند، ولی این کار نباید یک قانون نانوشته بین شما و فرزندتان باشد و تربیت کودک را تحت تاثیر قرار دهد. بجای این کار بهتر است که در هر فرصتی به فرزندتان اجازه دهید تا از خودش دفاع کند. این تجربیات به فرزند شما کمک می کند تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد و در بزرگسالی موفقیت های بیشتری کسب کند.

چگونه به کودک کمک کنیم؟

والدین همچنین می توانند به عنوان مربی کودک در چنین موقعیت هایی حاضر شوند. برای این کار گوش های شنوا داشته باشید و اگر فرزندتان از شما پیشنهاد یا نصیحتی خواست، نصیحتش کنید.

برخی اوقات بچه ها نیاز دارند که در مورد موقعیتی که در آن قرار دارند صحبت کنند تا راه حل آن به ذهنشان خطور کند. این را هم به یاد داشته باشید که بچه ها همیشه با نگاهشان، در موقعیتی که درحال دفاع از خود هستید، از شما الگوبرداری می کنند.

2.صحبت با افراد ناشناس

در دنیای بیرون، فرزند شما با افراد ناشناس مثل آرایشگر، مدیران مختلف، صاحبخانه، همسایه ها و فروشنده ها در ارتباط است. فرزند ما باید یاد بگیرد که چگونه در چشم افراد مختلف نگاه کند، به درستی و شفافیت با آن ها صحبت کند و در صورت نیاز از خودش بتواند دفاع کند.

اگر این اجازه را به کودک ندهید که مهارت های لازم برای صحبت کردن با افراد ناآشنا را یاد بگیرد و تجربه کند (یعنی همیشه پدر و مادر و یا فرد دیگری بجای کودک صحبت کند) در اصل مهارت های ارتباط اجتماعی را از کودک دریغ کرده اید. مهارت های ارتباط اجتماعی در آینده ی کودک نقش مهمی بازی می کنند، برای مثال در صورت نداشتن این مهارت، فرزند شما نمی تواند در آینده در یک مصاحبه ی کاری خودش را به درستی معرفی کند و بسیاری فرصت های دیگر را هم از دست می دهد.

صحبت کردن با غریبه ها خطرناک است!

صحبت کردن با غریبه ها خطرناک است! این رایج ترین نصیحتی است که والدین به کودکان خردسال خود می کنند. بهتر است رویکرد دیگری پیش بگیرید تا کودک متوجه شود که همه ی غریبه ها، آدم های بدی نیستند. برای مثال یک مادر به کودک خود می گوید که اگر زمانی گم شدی، از مادر یک کودک دیگر درخواست کمک کن.

3.روبرو شدن با مشکلات

یکی از نکات خیلی مهم در تربیت کودک، شجاع بودن در برابر مشکلات است. کودک نباید از روبرو شدن با مشکلات هراس داشته باشد. کسانی که شجاعت خود را در شرایط بحران حفظ می کنند، در روابط فردی و تجاری خود موفق تر هستند. مقابله نکردن با مشکل به نارضایتی ختم می شود و در نهایت شما را از پیشرفت باز می دارد.

اینکه فرزندتان را در حال بحث و جدل با همکلاسی ها و یا فرد دیگری ببینید می تواند دردناک و ناراحت کننده باشد؛ اما هر بار که شما خودتان را وارد دعوای فرزندتان می کنید، چه این دعوا کوچک یا بزرگ باشد، شانس بدست آوردن مهارت های لازم برای روبرو شدن با دردسر و مشکلات را از کودک خود می گیرید. 

این به این معنی نیست که شما نمی توانید مثل یک مربی زمانی که کودکتان با مشکلاتی که در روابطش ایجاد شده و نزد شما می آید، او را راهنمایی کنید. بهترین کاری که برای حمایت از فرزندتان می کنید این است که به او کمک کنید تا با استفاده از کلمات مناسب بتواند مشکل را حل کند و اگر وضعیت بهتر نشد، به او نشان دهید چه قدم هایی را برای بهبود بردارد.

یکی از موقعیت هایی که معمولا والدین به دفاع از فرزندان خود می روند، در مواردی است که فرزند آن ها در مدرسه یا جمع های دیگر بچه ها، مورد تمسخر یا آزار قرار می گیرد. بهتر است بجای دخالت مستقیم در این موارد بهتر است به فرزند مهارت های لازم برای مقابله را آموزش دهید.

(بیشتر…)